ما برگشتیم!!!
ما برگشتیم!!!!!! بعد از یه مدت خمودگی حاصل از تنبلی !!و یه مسافرت دو سه هفته ای!! ما برگشتیم!!!!!!! شازده کوچولوی نقاش باشی این روزا قلم وکاغذ و تخته مغناطیسی شو لحظه ای از خودش دور نمیکنه و به محض روِیت مامان و بابا سریع خودش و میرسونه و با پیشکش ابزار نوشتاری تقاضای کشیدن هن هن میکنن!!البته داستان به کشیدن هن هن ختم نمیشه و کم کم کلمات مفهوم،نیمه مفهوم،نا مفهوم و من در آوردی هم به داستان اضافه میشه! اوایل بهمن رفتیم کرمان،جای تمام دوستان خالی بسیار سفر دلپذیری بود پر از عروسی و مهمونی و دید و بازدیدو البته برف!!! پسر کوچولوی برف ندیده مادر تا از دهن داییش در رفت که داره برف میاد اونقدر بف ...
نویسنده :
مامان سمانه
19:43