سروش نازنین سروش نازنین ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

♕ سروش شازده کوچولوی من! ♕

پارسای عزیزم خوش اومدی!

پنجمین نوه ی مامان طیبه روز 30 شهریور دنیا اومد!!!روز دنیا اومدنش ما کرمان بودیم ولی بدو بدو اومدیم که تو جشن دنیا اومدنش گل پسرو ببینیم!یه پسر خوشگل و مامانی             قدمش مبارک باشه عمه طاهره!!     پسر کوچولوی دو ساله و یک ماهه ی مامان توی این یکی دو ماهه حسابی پیشرفت زبانی داشته،کلمه های فارسی خیلی زیادی یاد گرفته و با اون لحن شیرینش حسابی دل از منو باباش میبره! تو اوج دپرسی و ناراحتی با یهویی بغل کردنش،با مامان گفتنش،با بوسیدنش دنیام عوض میشه!زنده و نامدار باشی تمام سهم من از دنیا...   شازده پسر شمردن فارسی رو تا 20ارت...
6 مهر 1393

آخرین روزهای تابستانه

سلام نازنینم! یه خورده وقفه افتاد تو نوشتن روزمره هامون!ببشید!! یه چند روز قبل از تولدت واسه عمه زهرا خواستگار اومد و تو چند هفته مراسم نامزی و عقدکنون داشتیم شما الان دو تا عمو مرتضی داری.ایشالا که همه خوشبخت و شاد باشن! بعد از مراسم نامزدی عمه ،منو شما رفتیم کرمان!من که دلم حسابی تنگ تنگ شده بود شمام از گریه های جدا شدنت از مادر جون و پدر جونت معلوم بود که دیگه دلتنگی کردن و بلد شدی. بیشتر از سه ماه کرمان نرفتیم و تو این مدت کلی اتفاقای خوب افتاده بود!آرام کوچولو دنیا اومده!فرزاد نامزد کرده،دو سه تا هم عروسی داشتیم که ما نبودیم   این عروسک خوشگل آرام خانم هستن!سومین نتیجه خانواده بعد از شازده پ...
5 مهر 1393

تولد جنگلی گل پسر!

  با چند روز تاخیر دیشب جشن تولد نازنین پسرمو برگذار کردیم! ایشالا صدو بیست ساله شی امید دلم   نمای کلی میز! میمون کوچولوی خوشگل     ساعت دنیا اومدن شازده کوچولوم!     اینجام قراره نازنین پسرم بشینه و کیکشو ببره(الهی مادر دورت بگرده) گفته بودم بجز اون ریسه که آماده است تمام تزییناتتو خودم درست کردم؟؟!!           تگ برای روی غذا!!!بچه ها اونقد خوششون اومد که همشونو با خودشون بردن     گیفت برای مهمونای کوچولومون!!(تر...
8 شهريور 1393

هورا!!!

امروز من یه مامان ذوق زده ام   شازده پسر امروز از یک تا ده انگلیسی رو بدون وقفه شمرد!   یعنی الان من ته ته خوشحالیم!!   اگه پسرم جایزه فیلدز و میبرد من چه حالی بودم اونوخ آیا؟؟     ...
30 مرداد 1393

نی نی کوچولو گل پسره...

نی نی کوچولو گل پسره!الان درست دو سال داره!!(مادر دورش بگرده! ) شازده پسر پسر دو سال و چهار روزه ی مامان این روزا به شدت مشغول یادگیری کلمه ها و لغتهای جدیده!بازی جدید مادر و پسری هم بازی رنگهاست!مداد رنگیاشو میچینه جلوش و یکی یکی رنگاشو میگه منم باید حسابی تشویقش کنم قهوه ای و بنفش و اونقد بامزه میگه که جز چلوندن راهی واسه من نمیذاره           قبل از تعطیلات عید فطر دایی شازده اومده بود دیدنمون،کلی هم اصرار داشت که مارو با خودش ببره کرمان ولی از اونجایی که بنده جدیدا شدید با کلاس شدم و نمیتونم غیبت کنم!بر وسوسه شدیدمون غلبه کردم و داداشی رو تنایی راهی کردیم و رفت ...
19 مرداد 1393

مبارک بادتت این روز...

         من باهارم تو زمین         من زمینم تو درخت         من درختم تو باهار.         ناز انگشتای بارون تو باغم میکنه         میون جنگلا تاقم میکنه.         تو بزرگی مث شب.         اگه مهتاب باشه یا نه                          ...
14 مرداد 1393