سروش نازنین سروش نازنین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

♕ سروش شازده کوچولوی من! ♕

خاطرات کرمان گردی(2)

1392/9/18 15:27
نویسنده : مامان سمانه
365 بازدید
اشتراک گذاری

مامان بزرگم یه خونه باغ داره که خیلی از اوقات بچگی من اونجا گذشته،چون اولین نوه بودم و عزیز دردونه!حسابی جولان میدادم و عالمی داشتم...خیلی این خونه رو دوست دارم گرچه بعداز مزگ پدر بزرگم کمتر اونجا دورهم جمع میشن ولی همون آخرهته ها هم خیلی خاطره انگیزه!یه باغ پر از درختای انار و انجیر و یه عالم گل نرگس!!

گاهی خیلی دلم میگیره که سروش باید تو این خونه های فسقلی بزرگ شه...

 

 

تلاش پدر برای شیرجه نزدن پسرخنده

 

 

 

این انار خوشمزه هدیه به همه ی خاله های مهربونماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
18 آذر 92 23:27
خدا رحمت کنه پدر بزرگتون رو چه جای با صفایی آدم روحش تازه میشه من که عاشق این جور جاهام انشالله همیشه دلتون شاد ولبتون خندان باشه
مامان سمانه
پاسخ
مرسی گلم...
مامان پرنسس وشاهزاده کوچولو
18 آذر 92 23:28
ای جااااااانم حسابی به این گل پسمل ماخوش گذشته
مامان سمانه
پاسخ
بله!!کی مثل پسملی!!!
مامان امیررضا
19 آذر 92 0:30
قربون این مامانی با احساس انشالله همیشه جمعتون جمع باشه.عجب عکس های خوشگلی ما هم دلمون خواست
مامان سمانه
پاسخ
مرسی عزیزمایشالا قسمت بشه تشریف بیارین در خدمت باشیم
مثل هیچکس
21 آذر 92 10:14
وای چه منظره های قشنگی خوش به حالتون، منم عاشق این طبیعت زیبا هستم .واقعا بچه هامون خیلی گناه دارن که روز به روز خونه هامون کوچیکتر میشه ولی خدا رو شکر خونه مامان بزرگا که هستن تلافی همه تنها بودنشون رو در میارن .
مامان سمانه
پاسخ
آره واقعا!به خاطر بچه هامونم شده خدا یه خونه درندشت قسمتمون کنه
لیلا مامان پرنیا
24 آذر 92 12:28
چه خونه باغ قشنگی کلی لذت بردم واجب شد یه تیریپ باهاتون بیایم کرمان حسابی بگردیم
مامان سمانه
پاسخ
قشنگ و سرشار از خاطرات خوش بچگی.... مردی سر حرفت واستا!!