من بوزوگ شدم!
آقا پسر ما تا همین چند وقت پیشا یعنی دقیقا تا اول خرداد هنوز دستشویی رفتن و گردن نمیگرفتن
از یه طرف شماتت بعضی دورو بریا که .... ولش کن!
از یه طرفم بیانات خاله خانم که اصلا تو این مسئله نباید به بچه فشارآورد و بچه تا خودش متوجه نشده نباید استرس شماتت و داشته باشه و تو بیمارستانمون همایش بوده که کلی از بیماریهای روحی و کج رفتاریهای دوران بزرگ سالی ناشی از فشارهای توالت رفتنه و ....
و من
کلی کتاب متاب خریدیمو سایت بالا پایین کردیم و دریافتیم که یکی از نشانه هایی که خبر از آمادگی بچه داره خیس نکردن جاش در طول شبه
مام هی کشیک دادیم تا به سر منزل مقصود رسیدیم
به محض رسیدن به کرمان استارت عملیاتو زدیم و به قول سروش پییوز شدیم
یه خورده از حرف و حدیث ها و تچ تچ کردنها اذیت شدم ولی واقعا خیلی خوشحالم که عجله نکردم چند بسته پوشک به اذیت نشدن بچم می ارزید. بدون کثیف کاری و بشور و بساب اضافه شازده پسر ما دومین مرحله از مرد شدن و با موفقیت پشت سر گذاشت!
این عکس مال هزاره ی پیش از موفقیته که ساعتها منو تو دستشویی میکاشت و آب بازی میکرد بعد میگفت پوشک بیار جیش دارم!!
.
شازده روز سیزده بدر رفته از تو مرغداری تخم مرغ برداشته و از قیافیه مرغهای عصبانی ترسیده!!!
کاملا بدون شرح
آقا میرن رژ میزنن بعد میاد پیش من میگه :مامان من دیگه نمیخوام پسی باشم میخوام دختی باشم!!(بچم ر نداره تو گزینه هاش)
شازده و شبنم و شهرزاد!
وای میمیرم از خوشی وقتی اینجوری از دیدن چیزی ذوق زده میشی نازنین مادر
این عکسارو واسه سایت رجا گرفته بودم
آسمان مال تو....تمام آمال برباد رفته ام فدای یک لبخندت نازنین پسرم....
شازده پسرم تا امروز 2 سال و 11 ماه و17 روزه است!