سروش نازنین سروش نازنین ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

♕ سروش شازده کوچولوی من! ♕

جمعه دلپذیر

1392/8/11 1:54
نویسنده : مامان سمانه
269 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز جمعه دلپذیر چطوری شروع میشه؟؟      با کله پاچه!

یه بعد از ظهر خوب؟؟؟           پارک!!

یه شب به یاد موندنی؟؟؟؟       بودن کنار عزیزترینها!!!

 امروز من تمام این لیست دوست داشتنی رو داشتم!

دنیای این روزهای ما و شازده،دنیای مهربونتری شده.خداروشکر این سری داروهای سرماخوردگی اثر کرده و سرفه های پسر کمتر شده

گرچه هنوزم با غذا خوردنش بسی مشکل دارم ولی خب با هم کنار میایم(من کنار میکشم)

جوجه کوچولو این چند روز تعطیلی رو حسابی با پسر عمه ها خوش گذروند و هر ساعت با یه ادای جدید دلبری کرد از همه!

همراه پسر عمه ها چشم میذاشت و به زبون خودش تا 10 میشمرد!

به سرعت نور میل بافتنی رو شناسایی میکرد با یه نیشخند دلبرانه از چنگ عمه و مامانی در میبرد!

میشست پای مشقای پسرا و تمام تلاششو برای کمک بهشون انجام میداد(خوب بچم خطش خوب نیست و تلاشش فقط خط خطی میشه!)

به محض رویت سینی چایی میشینه روی زمین و اونقد پر هیجان میگه به به که دل سنگ آب میشه!که البته با گرفتن یه قند کوچولو باز به سرعت راه میافته دور اطاق به ادامه بازی!!

و بازم طبق معمول تا آقا جونشو میبینه به جای سلام وعلیک فقط میگه: په په!!

شیرین زبون مادر روز به روز بزرگتر میشه،روز به روز عاقلتر و دوست داشتنی تر.و ما نگرانیم،نگران اینکه جا نمونیم از این شازده تازه نفس که اینقد تند و تند پیش میره،نگران فرداهایی که خدای نکرده حسرت لحظه های امروز و بخوریم...دعا میکنم که اینطور نشه...

دوست داریم کوچولوی اساله و 2 ماهه و 26 روزه ی ما!

پسر کوچولوی عاشق طبیعت و فراری از دوربین!

و البته عاشق هن هن!(حتی اگه صاحبشو نشناسهنیشخند)

 سروش در حال کشف وشهود!

تاب بازی دوس دالم!

تاب بازی زیاد دوس دالممم!!!!

 هن هن!!

 

دالی!!!

هاپو!!!!!!

هاپو؟؟؟؟!!!!

نازیییی!!!!

اجازه بده یه کم دیگه بازی کنم!

همه پسران ما!


 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان محمدحسین
11 آبان 92 8:39
خاله قربون اجازه گرفتنت بره عزیز دلم...
بوووووووووووووووووووووووووووس


به اطلاع میرسونن
عمه زهرا
11 آبان 92 11:33
الهی عمه قربون اون هاپو رو ناز کردنت برم پسر شجاع


زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
11 آبان 92 13:38
سلام عزیزم ممنونم که خبرم کردیوای چه روزهای خوبی خیلی خوشحالم که بهتون خوش گذشت وای افرین به پسرک با هوش که اول اجازه میگیره و بعد هم اصلا از هاپو نمیترسه افرین عزیزم


مرسی خاله،نه تنها نمیترسه که از ناز کردن هاپو سیرم نمیشه
عمه طاهره مامان پویا
11 آبان 92 17:20
عسل عمه در درو ،هن هن و،تاب بازی ودوست داره تازه از هاپو هم نمی ترسه عمه فدات بشه


شیطون بلاست دیگه
مهسا مامان نورا
11 آبان 92 23:48
عزیزم انشاله همیشه به گردش و خوش باشید شازده رو ببوس عزیزم کشافم پسرانتون زنده باشن


مرسی خاله جون!
مهسا مامان نورا
11 آبان 92 23:50
راستی یادم رفت پس زمینه، استs مبارک


خوکشل شده؟!مرسی!!!
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
12 آبان 92 5:31
عزیزم اپم بدو بیا
لیلا مامان پرنیا
12 آبان 92 15:35
همیشه به گردش




چه پدرو پسمل خوشتیپی کت هاشون رو نگاه کن چه ست کردن




امیدوارم شادیهاتون پایدارو برقرار باشه

مرسی لیلا جون!حالا سلیقه من خوبه یا اینا خوش تیپن حکایتها داره