آخرین روزهای سال!(222روزگیت مبارک شازده پسر!)
هفت ماه و نیمه که تو مهمون خونه ما شدی!و دقیقا روز24 اسفند222روزه!!
در کنار تمام شیرینکاریات،نشستنت،خنده هات،راه رفتن با روروئکت و...
یرقان گرفتی و نزدیک 3ماه طول کشید تا خوب بشی،چند بار در طول زمستون(هربار که رفتیم کرمان!) عفونت گوش گرفتی و منو نصفه عمر کردی،به آنتی بیوتیک آلرژی نشوندی و شدیدا پات سوخت و...
وای انگار یه قرن مادری کردم!!!!
عاشقتم مامان!عاشقتم که حتی یه بارم محض خاطره گویی از سختی های بچه داریت چیزی نمیگی!عاشقتم،الهی صد سال زنده باشی...
تولد پرنیای عزیزم:
شیطنت مادر و پسر:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی