سروش نازنین سروش نازنین ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

♕ سروش شازده کوچولوی من! ♕

روروئک سواری!!

اولین بار که گذاشتیمت تو روروئک چند بار دکمه هاشو زدیم که موزیک بزنه تو خوشت بیاد،چند لحظه که گذشت دیدیم باز داره موزیک میزنه خیلی تعجب کردیم،با خودمون گفتیم نکنه به این سرعت یاد گرفتی! بعد بررسی های مبسوط فهمیدیم اونقدر آب دهن شازده پسر ریخته رو صفحش بیچاره قاطی کرده!! (تمام زمستون یه پیشبند به شما بسته بودم،3-2تا روی بخاری در حال خشک شدن بود،اولین مورد توی لیست خرید  هم پیشبند بود )   امروز91/11/23قند و عسل مامان با روروئکش تمام آشپزخونه رو هی رفت جلو تا خورد به یخچال و کابینت،هی مامان از بن بست نجاتش داد،هی خورد به...(دنده عقبت کار نمیکنه انگاری!!)     ...
1 مهر 1392

تولد باباجون!!!

بهمن برای من یه ماه خاصه،یه حس خوبی توش هست.5ام بهمن تولد نازنین همسرمه، آرومترین،عاقلترین و صبورترین همسر دنیا! دوست دارم عاشقترین مرد خدا...       ...
1 مهر 1392

سفر با بوی عید

91/12/9امروز با بلیطایی که مادر جون و پدر جون واسمون فرستاده بودن پریدیمو رفتیم کرمان،توی فرودگاه دایی سلیم و مادر جون اومده بودن دنبالمون یه راست رفتیم خونه خاله حمیرا دیدن ننجان،بقیه خاله ها و دایی علی هم اومده بودن دیدن شازده پسر نانازم!! فرودگاه کرمان: ...
1 مهر 1392

بدون عنوان

 کوچولوی نازنینم،چند روزه پاهات بدجوری سوخته،میمیرم و زنده میشم تا پوشکتو عوض میکنم.نازک بدن منی شازده کوچولو! ولی عوضش امروز بدون اینکه پشتت چیزی بذارم چند دقیقه نشستی ولی تا یه لحظه سپردمت دست بابایی به پشت افتادی   ...
1 مهر 1392

سروش کوچولو؟مامان کوچولو؟

امروز دل مامان حسابی کوچولو شده بود،چند بار نشستم و گریه کردم.واسه چی؟اگه مثل بابات مسخرم نمیکنی میگم واست.آخه من چجوری روزی رو تصور کنم که تو بزرگ شدی و میخوای مارو تنها بذاری و بری؟؟؟ نه میخوام آویزونت باشیمو تورو وابسته بار بیاریم نه تاب دوریتو دارم.چه پدیده متناقضیه مادر بودن!         ...
31 شهريور 1392

چهار ماهگی!

  تولد چهار ماهگیت مبارک نازنین سرم! امروز رفتیم بیمارستان باهنر و واکسنتو زدیم،شمام مثل یه مرد تحمل کردی و اصلا گریه نکردی!! از اونجا رفتیم خونه عمت،ولی شب بدجوری بیرون روی گرفتی،حسابی نگرانمون کردی ولی تا فردا صبح خداروشکر خوب شدی!تنها چیزی که خیلی حرصم میده پوسته های روی سرتن،چند تا نقطه بیشتر نیست ولی همونم برای دق دادن من کافیه!   ...
31 شهريور 1392