سروش نازنین سروش نازنین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

♕ سروش شازده کوچولوی من! ♕

روز های پاییزی!

1393/7/14 22:05
نویسنده : مامان سمانه
918 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنینم!

این روزا مامان کلی سرش شلوغ شده!!

از اول هفته به امید خدا دارم میرم مدرسه ای که عمه زهرا میره،36تا دانش آموز کلاس پنجمی با مزه دارم که حسابی خسته ام میکنن ولی خیلی بانمکن!

من کلاس پنجمیم و عمه زهرا کلاس ششمی!

هفته پیش که خبر دادن برم سر کلاس اونقدر استرس تورو داشتم که بازم رگ گردنم شدید گرفت!!

از اونجایی که دست مامان طیبه شکسته و تا آخر این هفته باید تو گچ باشه اصلا روم نمیشد تورو هرروز بذارم و برم سرکار،داشتم از رفتن پشیمون میشدم که مادرجونت فهمید و کلی منو بابت ضعیف بودنم و زود تسلیم شدنم دعوا کرد(از اونجاییکه مامان خانم ما تو جوونی کلی فرصت شغلی داشته و فرصت سوزی کرده و الان که همه از دورش پراکنده شدن به شدت احساس تنهایی و پشیمونی داره)

و بعدشم گفت میاد چند هفته ای پیشمون میمونه ولی وقتی مامانی و آقا جون فهمیدن که مامانم فقط واسه نگهداری شما دارن میان نذاشتن و زحمت نگهداری شازده پسر افتاد گردن مامانی مهربون

اینجوریا شد که من امروز دومین جلسه کلاسم و رفتم!!

البته به قول دوستان به صورت نیمه مرتبطی پادر هواییم

 

*چند روز پیش عمو آرش از دوستای مشترک من و بابا تو دوران دانشجویی اومد خونمونو یه شب پیش ما موند،اولش که شما طبق معمول خجالت میکشیدی اصلا تحویل نمیگرفتی بنده خدارو!حتی هدیه ای که واست آورده بود رو هم نگرفتی و هی میگفتی مامان!یعنی بده به مامانم!! گرچه تا من گرفتمش زودی از دستم گرفتیش که بازش کنی ببینی توش چیهیه بلوز و شلوار خیلی خوشگل واست آورده بود که ایشالا سر فرصت تن خورشو میذارم!!!

 

بعدشم که حسابی یخت آب شد و اونقد پریدی بغل بنده خدا که پشیمون شد از اومدنش

 

*روز عید قربون که فامیلای عمه زهرا عیدی آورده بودن واسه عروسمون ،از پسر عمه هات یاد گرفته بودی و هی منو زن دایی صدا میکردی!چند ثانیه ای یه بار میپریدی بغلم و هی میگفتی زن دایی زن دایی!اینقد گفتی که بنده های خدا فکر کردن تو کلا به جای مامان میگی زن دایی

 

*پسر تمیز مامان تا یه ذره آشغال رو زمین میبینی ورش میداری و بدو بدو میبری میندازی تو ظرفشویی و ولی ویرت بگیره با آرامش لیوان دوغو خالی میکنی رو فرش

 

*جدیدا هم ماشین بازی رو ترک کردی و فقط نقاشی میکشی!یعنی بیشتر میکشم!!!!!!!!!

چند تا از حروف انگلیسی رو مینویسی و کلی هم حال میکنی!منم ذوق مرگ میشم

 

 

*همین الان این اثر هنری ثبت شد! الان من باید بابت خرابکاریت عصبانی باشم یا بابت دقتت تو نقاشی ذوق زده؟؟؟؟هان؟؟؟هان؟؟؟؟

 

 


**شیرین مادر تا الان دو سال و دو ماه سن دارد**

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (19)

♥بابایی و مامانی♥
19 مهر 93 18:53
به به مبارکه ... خانم اجازه میشه ما یه ماچتون کنیم انشاا.. تو تمام کارهات موفق باشی عزیزم ودنیا همیشه به کامت باشه دست خاله جان هم درد نکنه که نوه ی نازش رو مواظبت میکنه ببوس اون پیکاسو کوچولوی خودم رو
مامان سمانه
پاسخ
فدای شما خانم مرسی عزیزم بله خدا این مامانای خوبو از من نگیره
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 8:53
سلااااااااااااااااام سلام سمانه جون و سروش عزیزم..صبحتون عالی
مامان سمانه
پاسخ
سلام آیسان خانم گگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگگللللللللللللللللللللل
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 8:55
به به به تبریک خانوم معلمممممممممم..خیلیم تبریک..پ شمام هر روز هر روز میرین نونوایی . . ((ما یه رئیس داریم به همه خانومایی که کارمندن به محل کارشون میگه نونوایی))
مامان سمانه
پاسخ
بله دیگه خواهر مام رفتیم ته صف
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 8:57
از اون خانوم معلمای بد جنس دوره ما نباشیا سمانه ای باااشه ه ه ه ؟؟؟؟ حالا قبلا یه خورده اخم و تخم میکردم از وقتی پسری دنیا اومده که اصولا رقیق القلب تشریف داریم! بچه هه مشقاشو ننوشته داره چرت و پرت سر هم میکنه دعواش نکنم من دارم فکر میکنم:آخی چقد موهاش خوشرنگه
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 8:58
دست جفت مامان جونیا و آقا جون درد نکنه که بسیج شدن پشتت باشن تا بری نونوایی..دمشون گرررررررررم
مامان سمانه
پاسخ
واگعا
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 9:01
اععععععععععععععع سمااااااانه جونی..خانم معلممممممممم؟؟؟!!!!! خانوم معلم که نیشش تا این حد باز باشه و همه دندوناش نمایان !!!!!!چه انتظاری از 40-50 دانش آموز خرد میره عایااااااااااااااا؟؟؟!هااااااان؟؟؟؟نچ نچ نچ نچ نچچچچچچچچچچچ
مامان سمانه
پاسخ
من؟؟؟ما خانم؟؟؟؟
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 9:04
سروش جونم بلوز شلوار هدیت مبارک ..نه به اون یخ اولت نه فراری دادن مهمون
مامان سمانه
پاسخ
میبینی تورو خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 9:06
ای قلبون نقاشی روی میزی سروش عزیزم بشمممممممممممممم من ،،خخخخخخخخخخخخ زنداییش البته که باید ذوق زده بشی
مامان سمانه
پاسخ
در خدمت پسر هستیم! آخ که این روشهای نوین تربیتی دست و پای مارو بسته
مامانی ماهان جون
20 مهر 93 9:07
اینم یه ماچ گنده منده به لپهای خوشگل سروش جونیییییییی و سمانه جونم
مامان سمانه
پاسخ
فداااااااااااااات
مامان امیررضا
20 مهر 93 10:26
سلام خانم معلم .نگفته بودی خانم معلمی . موفق باشی. آفرین به شاگرد کوچولوی نقاشت . ولی پسر گلی من اصلا به نقاشی علاقه نداره برعکس مامانش راستی ما نیستیم اصلا سراغمون رو هم نمی گیرین
مامان سمانه
پاسخ
سلام عزیزم! ممنونم خانمی هر بچه ای یه جوره بذار هرطور دوست داره بچگی کنه عزیزم هر روز صفحتونو وا میکنم میبینم خبری نیست خوب نبینم نباشین خانمی
مامان محمدحسین
24 مهر 93 20:51
عزیز دلم... آفرین به این استعداد.... من محمد یه خط راست میکشه کلی ذوقش رو میکنم... ماشاءالله... نه یه کار با شوتکم قبول کردیم که شب و روزمون درگیره ... تا یه ماه طول میکشه.... بعدش اگه بخواد سرم خیلی خلوت تر میشه.... ممنون که به یادمونی.... سروش گلم رو محکم ماچش کن...
مامان سمانه
پاسخ
همیشه خوب و خوش باشین عزیزم!!!!
مامان مهیار ( مریم )
26 مهر 93 23:04
شروع کلاسا مبارک. چه خوبه که کسی رو دارین که شازده رو بگیره من که با شروع کلاسام کلی مشکل دارم مهیارم مهد نمیمونه
مامان سمانه
پاسخ
ممنونم عزیزم!آره خودش نعمتیه
مامانی ماهان جون
28 مهر 93 11:01
واگعااااااااااانت تو حلگگگگگگگگگگممممممم ننه،یاد یه نفری افتادم که ایجوری باهاش کل داشتم الان بهش زنگ میزنم
مامان سمانه
پاسخ
خدارو شکر باعث پیوند دلها شدم
مامان حسنا
1 آبان 93 9:14
سلام.سمانه جون.خوبی.خوشی.گل پسرت خوبه. چه خبرا.نوشته بودی میری کلاس.خیلی خوبه.موفق باشی. کرمون کی میای.محرم همونجایی؟ ماهم خبری نداریم.همگی خوبن.من که میرم هرروز کلاس.حسناهم پیش دبستانی حسابی سرگرمیم.زمان مثل باد میگذره... پیش ماهم بیاین....قربونت
مامان سمانه
پاسخ
سلام عزیزم!! چرا ما هرچی میایم وبلاگ شما خبری ازتون نیس؟؟؟؟؟؟ نه فعلا که هر تعطیلی علم و به خطر میندازه خوب و خوش باشین عزیزم
مامان متين
7 آبان 93 10:02
سلام پست عالي بود ياد دوران تحصيل خودم افتادم...من مطمئنم كه سروش از پس اين مدت كوتاهي كه توي روز پيشش نيستين بر مياد
مامان سمانه
پاسخ
مرسی عزیزم!ایشالا
مامانی ماهان جون
11 آبان 93 9:30
سلام ،فرا رسیدن روزهای حق علیه باطل و خون بر شمشیر به شما دوست عزیزم و خانواده محترم تسلیت باد.،به حق و حرمت این ماه عزیز از شفاعت شدگان ابا عبدالله قرار بگیریم.آمین
♥بابایی و مامانی♥
18 آبان 93 22:14
کجایی خانم چرا تنبل شدی وبلاگ بچمون رو اپ نمیکنی انشاا..روزانه هاتون پر باشه از شادی
مامان سمانه
پاسخ
ببشید!اومدیییییییییییییییییم
مامان متين
21 آبان 93 9:52
براي سروش
مامان سمانه
پاسخ
مرسی عزیزم!برای شما و گل پسرا
زهرا مامان ایلیا جون
10 آذر 93 6:48
باید خوشحال باشی برای این ذوق هنری ماشالله چقدر نقاشیش خوبه
مامان سمانه
پاسخ
خوشحال و ذوق زده ام!