سروش نازنین سروش نازنین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

♕ سروش شازده کوچولوی من! ♕

تولد جنگلی گل پسر!

  با چند روز تاخیر دیشب جشن تولد نازنین پسرمو برگذار کردیم! ایشالا صدو بیست ساله شی امید دلم   نمای کلی میز! میمون کوچولوی خوشگل     ساعت دنیا اومدن شازده کوچولوم!     اینجام قراره نازنین پسرم بشینه و کیکشو ببره(الهی مادر دورت بگرده) گفته بودم بجز اون ریسه که آماده است تمام تزییناتتو خودم درست کردم؟؟!!           تگ برای روی غذا!!!بچه ها اونقد خوششون اومد که همشونو با خودشون بردن     گیفت برای مهمونای کوچولومون!!(تر...
8 شهريور 1393

هورا!!!

امروز من یه مامان ذوق زده ام   شازده پسر امروز از یک تا ده انگلیسی رو بدون وقفه شمرد!   یعنی الان من ته ته خوشحالیم!!   اگه پسرم جایزه فیلدز و میبرد من چه حالی بودم اونوخ آیا؟؟     ...
30 مرداد 1393

نی نی کوچولو گل پسره...

نی نی کوچولو گل پسره!الان درست دو سال داره!!(مادر دورش بگرده! ) شازده پسر پسر دو سال و چهار روزه ی مامان این روزا به شدت مشغول یادگیری کلمه ها و لغتهای جدیده!بازی جدید مادر و پسری هم بازی رنگهاست!مداد رنگیاشو میچینه جلوش و یکی یکی رنگاشو میگه منم باید حسابی تشویقش کنم قهوه ای و بنفش و اونقد بامزه میگه که جز چلوندن راهی واسه من نمیذاره           قبل از تعطیلات عید فطر دایی شازده اومده بود دیدنمون،کلی هم اصرار داشت که مارو با خودش ببره کرمان ولی از اونجایی که بنده جدیدا شدید با کلاس شدم و نمیتونم غیبت کنم!بر وسوسه شدیدمون غلبه کردم و داداشی رو تنایی راهی کردیم و رفت ...
19 مرداد 1393

مبارک بادتت این روز...

         من باهارم تو زمین         من زمینم تو درخت         من درختم تو باهار.         ناز انگشتای بارون تو باغم میکنه         میون جنگلا تاقم میکنه.         تو بزرگی مث شب.         اگه مهتاب باشه یا نه                          ...
14 مرداد 1393

شی شی!

نازنین پسر 1ساله و 11ماهه و 19 روزه ی مامان!این روزا به شدت معتاد شی شی(سی دی) های baby einistein شده و از وقتی که چشای خوشگلشو وا میکنه امر به روشن کردن تلویزیون میکنه و تا پاسی از شب به امر خطیر آموزش مشغوله و از اونجاییکه این مجموعه زبان اصلیه ، شازده کوچولو کلمه فارسیشو از مامان یاد میگیره و کلمه انگلیسی و هراز گاهی فرانسوی رو از شی شی!! خیلی وقتام جفتشو قاطی میکنه و یه کلمه جدید میسازه.گاهی هم میاد کشون کشون منو میبره جلوی تلویزیون که با نی نی تو سی دی دعوا کنم که لابد به اسباب بازی ای که سروش پسندیده دست زده گاهی هم پا میشه با نی نی ها میرقصه و میچرخه و میخنده و... در کل خیلی خوشحالم که خریدمش!و خوشحالترم که فارسیش گیرم ...
2 مرداد 1393

تولد قمریت مبارک پسرم!

دوساله که هر روز خورشید واسه من دوبار تو روز طلوع میکنه!یه بار از مشرق دور و یه بار از چشمای نازنین پسرم! دوساله که مادری کردم و بزرگ شدم،مادری کردم و صبور شدم،مادری کردم و مادر شدم! سالگرد قمریت مبارک پسر کوچولوی من!!خوش اومدی عیدانه ی مادر !   امسال تولد نازنینم با سالگرد ازدواجمون یکی شد مردهای خونه ی من دوستون دارم       اگر گنجشک تازه بالی در شعر کوچک من لانه کن اگر آفتاب تازه زادی و راه را نمیشناسی در آسمان خانه من پرسه بزن اگر طوفانی و در دریاهایت کوچکند در بستر من شعله ور شو.   ای بادپا که دسته کلید ...
22 تير 1393

نازنینم...

شازده کوچولوی مامان: نازنین شیرین زبونم،روزای بعد از ترک شیر! به خوبی و خوشی گذشت خداروشکر.غذا خوردنت خیلی بهتر شده و بهانه گیریات کمتر شده،ولی خوابیدنت به یه پروژه طولانی و گاهی مامان کش تبدیل شده گاهی از ساعت 12،12/5 میریم که بخوابیم!!!اول که کلی منو با بوسیدنای خوشمزه ات مستفیض میکنی، بعد گیر میدی که باب اسفنجی بذارم،4، 5 قسمت اولشو میبینی و چند دقیقه ای یه بار برای اینکه مطمءن بشی من بیدارم میپری تو بغلمو خودتو لوس میکنی بعد که کم کم حوصلت سر رفت هی میگی نه،نه،نه!!!یعنی این قسمتو دوست نداری و عوضش کنم!اینجای داستان به دو صورت پیش میره!!! 1-به ناگهان سروش میخوابد! 2-به ناگهان مامان منفجر میشود و تلویزیونو خاموش میکند...
10 تير 1393

قصه پر آب چشم

اوایل خرداد کاملا یهویی!داداشم اومد خونمون،از تب و تاب این دایی و خواهرزاده گفتم کم و بیش واستون چند روز پیش ما بود و طی یک عملیات از پیش تعیین شده با همکاری صمیمانه مامان منیزه مخ منو زدن که کلاسامو بپیچونم و چند روزی بریم کرمان(منم که اصلا تمایل نداشتم !) این شد که بستیم کوله بار سفر و بعد دو ماه دوری رفتیم به شهر و دیار یکی دو روز اول و به سروش استراحت دادم و مامان منیژه رفت یه عالمه خوراکیهای باب طبع پسر رو خرید تا نقشه ای که قرار بود عید پیاده کنم و دلم نیومده بود و عملی کنیم!!! یه روز صبح که سروش تمام شب و شیر خورده بود و رنگ من دست کمی از گچ دیوار نداشت!سر سفره صبحانه به محض تقاضای بیشرمانه پسر!!خاله صفورا قاشق...
21 خرداد 1393